بیوگرافی حمید جبلی

بیوگرافی حمید جبلی
برای بعضی از ما تصویر ثابتی که از حمید جبلی به یاد مانده، نقش او در مجموعه های ” محله ی برو بیا ” و ” محله ی بهداشت ” است : یعنی همان پسر خجول و گوشه گیر؛ بعدها هم که با او از نزدیک برخورد داشتم، حس کردم این خجول بودن به صورت نوعی کناره گیری از حواشی سینما بروز کرده است. هرچند او همیشه موفق و موفق تر بوده ولی کمتر و کمتر از او حواشی دیده یا شنیده ایم.

 

واقعیت این است که او به کاری که می کند بیشتر علاقه مند است تا حواشی. چرا که حواشی هم موجب حواس پرتی می شود و هم این که کم کم باعث می شود آدم مطالب درباره ی خودش را که شاید خیلی هم واقعی نباشد، باور کند و این توهم برایش به وجود بیاید که آدم خیلی مهمی است، در چنین شرایطی کار کردن برای آدم خیلی مشکل می شود و او به واقع اینچنین است و کار کردن بدون حواشی را بیشتر دوست دارد.

 
جبلی در مورد خانواده اش می گوید: من متولد ۱۳۳۷ تهران هستم. میدان عشرت آباد سابق به دنیا آمده ام، همان جا هم مدرسه رفتم، دوره ی دبیرستان را هم در منطقه ی نارمک گذراندم. فرزند دوم. خواهر بزرگتری داشتم که فوت کردند، برادر کوچکترم هم پزشک هستند. الان هم خیلی از پدر و مادرم دور نشده ام و هنوز نزدیک آنها زندگی می کنم. علاقه ام به سینما و بازیگری و در مجموع کارهای هنری هم واقعا یادم نیست چرا و از کجا شروع شد، ولی از زمانی که یادم می آید یعنی حتی قبل از دبستان به شدت به این حرفه علاقه مند بودم.

 

پدر من از مطبوعاتی های قدیم است. الان با این که هفتاد و یکی دوسال دارد هم چنان فعالانه با چند نشریه همکاری می کند ؛ با عنوان نویسنده و محقق، سالهای سال است که شعر می گوید. به همین خاطر من در یک فضای فرهنگی بزرگ شده ام. از همان دوران دبستان هم تئاترهای دبستانی کار می کردیم و بسیار زیاد به سینما می رفتیم.

جبلی بازیگر

بازی هایش همیشه دیدنی است. از بازی او در جاده های سرد گرفته تا تحفه ها، دیگه چه خبر، دلشدگان، مرد آفتابی، خواب سفید و دخترشیرینی فروش، همه نوع فیلم و همه نوع نقش بازی کرده است.

برای ما که خودمان را علاقه مند به سینما می دانیم مدّت ها، بودن در آرزو و وصال فیلمی که دیگران از پیش شاهکار بودنش را به ما گوشزد کرده اند یک جور روزمرگی به حساب می آید. امّا گاهی اوقات فیلم ها که اصلاً ادّعایی بر شاهکار بودن ندارند خودشان به سراغ ما می آیند. مثل فیلمی که در اتوبوس مسافرتی به ناچار می بینیم. یا فیلمی که در به نوعی اتّفاقی هنگام بالا پایین کردن کانال های تلویزیون ما را جذب خود می کند.البتّه عبارت «به نوعی اتّفاقی» در جمله ی قبل مربوط می شود به یافتن فیلم، نه جذاب بودنِ آن اثر. زیرا جذّابیّت اتفاقی نیست. و هرکس که منکرجاذبه شود احتمالاً از جایی سقوط خواهد کرد.

 

بچه که بودیم همیشه دلمان می خواست بدانیم چه کسی در پشت پرده به جای عروسک کلاه قرمزی صحبت می کند (و البته نمی دانستیم که او همان دربان ساده صدا و سیماست) و حالا در فیلم خواب سفید دوباره با همان شخصیّت شیرین عقل و معصوم مواجه شدم. با این تفاوت که این بار خالق عروسک به جای خود عروسک به نمایش می پردازد. و جداً کارش را خوب می داند. طنز و درام را خوب می شناسد. و این شناخت قطعاً اکتسابی است.

 

این که یک شخصیّت شیرین عقل جملات قصاری بلغور کندکه انسان را به فکر فرو برد، صنعت یا تکنیک جدیدی نیست. رضای حمید جبلی از لحاظ کمی نزدیک است به غلام رضای فیلم مادر یا حسین سه کله ی سوته دلان در سینمای علی حاتمی. رضا (حمید جبلی) همان کلاه قرمزی است با صدا و ظاهری جدید و دغدغه های جدید.

 

او در مورد بازی در فیلم کمدی می گوید: هیچ وقت به بازیگر کمدی به عنوان بازیگر خوب نگاه نمی شود البته در دنیا هم همین طور است و جایزه به آ ن نمی دهند. کمتر کمدینی است که اسکار گرفته باشد. ذهن بیننده اینگونه است که فکر می کند چون این فیلم خنده دار است پس خیلی سبک و سطحی است. در صورتی که ماجدی ترین حرف ها را از یک آدمی مثل چاپلین شنیدیم. همیشه گفتیم اینها با مزه اند در صورتی که «دیکتاتور بزرگ» به نظرم سیاسی ترین فیلمی است که تاکنون ساخته شده است

 

جبلی صداپیشه و عروسک گردان

بعد از انقلاب سینمای ما احتیاج به فیلم داشت. به خصوص برای بچه ها که فیلمی وجود نداشت. یکی دو فیلم ساخته شد که نیاز بچه ها را برآورده نمی کرد. بنابراین تصمیم گرفته شد فیلم «شهر موش ها» که سابقه آن هم از تلویزیون می آمد ساخته شود. در حدود صد و اندی قسمت در تلویزیون به همراه گروه بزرگی آن را کار کرد که نتیجه آن در شکل سینمایی شد فیلم «شهر موش ها» و از اینجا بود که جبلی صداپیشه هم رشد کرد.

صدای جبلی روی بسیاری از عروسک ها به ویژه ” کپل ” و ” کلاه قرمزی ” خیلی ماندگار است و پرطرفدار، جنس صدا مهم نیست، صحبت او به جای کلاه قرمزی و پسرخاله به این دو عروسک جلوه ای ماندگار بخشید.

 

شاید اگر جبلی با صدای خودش هم به جای کلاه قرمزی صحبت می کرد بعد از مدتی این صدا برای تماشاگر جا می افتاد. در مورد کلاه قرمزی باید گفت او کلمات را اشتباه تلفظ می کرد و در مجموع نوع شخصیت پردازی او برای همین جذاب است. صدایش هم هماهنگ با ظاهرش بود و اصلا بعد از آشنایی با این عروسک است که صدایش هم جذاب می شود. پس جذابیت کلاه قرمزی در شخصیت اوست که البته توسط جبلی و طهماسب ساخته شده. صدای پسرخاله با صدای اصلی جبلی خیلی تفاوت نمی کند. حتی در ” خواب سفید ” خیلی ها می گویند چرا “رضا” شبیه ” پسر خاله ” حرف می زند. پس لحن پسرخاله دلیل اصلی جذابیت او نیست، شخصیت این عروسک جذاب است، مثل کسی می ماند که ما دوستش داریم؛ حالا بامزه هم حرف می زند. کلاه قرمزی در سریال تلویزیونی، در خیلی از لحظات، بد و نامفهوم صحبت می کرد و این نامفهومی خیلی وقت ها در زندگی روزمره ما کلافه کننده است. ولی چون شخصیت جذابی داشت، نوع گویش، با شخصیت و حرکت او با هم ترکیب و وارد یک موقعیت می شوند که آن موقعیت مهم است.

 

این عروسک با همکاری جبلی، خانم دنیا فنی زاده و آقای طهماسب به وجود آمده، حالا نمی توانیم در این ترکیب میزان سهم هر کدام از هرکدام را در شکل گیری و محبوبیت این عروسک تعیین کنیم.

وی در خونه ی مادربزرگه و هادی و هدی که هر دو برخلاف ظاهر ساده و بی تکلفی که داشتند و هیچ امکانات خاصی هم نداشتند نیز حضور داشت البته به عنوان عروسک گردان، نه گوینده.

جبلی در پاسخ به این سوال که “شما در بین عروسک هایی که به جای آنها صحبت کرده اید، کدام یک را دوست دارید و نگران احوالاتش هستید؟” می گوید: ” واقعیت این است که من هم مثل همه کلاه قرمزی را خیلی دوست دارم. کلاه قرمزی برای خودش تبدیل به یک شخصیت شده، تصویر بیرونی اش از دست ما هم خارج شده و گاهی وقت ها خود ما هم احساس می کنیم زندگی مستقلی برای خودش دارد. در واقع ما هم مثل بینندگان وقتی مدتی او را نمی بینیم،دلمان برایش تنگ می شود، و دوست داریم بیاید و حضور داشته باشد.” و در خلوت خودهم گاهی به سراغ کلاه قرمزی می روم ولی هیچ وقت با او بیرون از محیط کار بازی نمی کنیم. همیشه به هر اتفاق و موضوعی که بر می خورم، فکر می کنم اگر کلاه قرمزی بود در برابر این اتفاق چه برخوردی از خودنشان می داد و نظرش چه بود. در واقع ما به کلاه قرمزی جدا از وجود خودمان نگاه می کنیم، واقعا هم از ما جدا شده است.”

 

جبلی کارگردان

دومین فیلم بلند حمید جبلی، بازیگر پرقدرت کمدی سینمای ایران، بهترین فیلم او و یکی از فیلمهای برگزیده امسال است. خواب سفید داستان جوانی ساده و عاشق است که به دنبال رسیدن به یک عشق افسانه ای در واقعیت و در زندگی اجتماعی اش به جنون کشیده می شود و عشق واقعی – معصومه – را که شاید به دلیل نزدیکی و ملموس بودن بیش از اندازه به چشم نمی آید، پس می زند.

حمید جبلی در انتخاب شخصیت و قرار دادن او در جامعه ای که تنها به یک مغازه، یک اتاق جمع و جور و یک قبرستان کوچک ختم می شود، نهایت دقت و ظرافت را بکار گرفته و سعی کرده تمامی موقعیت های کمیک از طرز صحبت آقا رضا و تکیه کلام او حین مواجه با دوستان و آشنایان: «سلام، حالت خوبه» تا استفاده از دیالوگهای نیش دار و اجرای ماهرانه شخصیت آقا رضا همه و همه را در راستای پرداخت یکدست و متفاوت شخصیت اصلی خود بکار ببرد که انصافا موفق هم شده است. بازی حمید جبلی در نقش آقا رضا یکی از بازیهای درخشان کارنامه هنری اوست. بهر حال حمید جبلی نشان می دهد که موفقیت پسر مریم تصادفی نبوده است.

 

زوج هنری جبلی

بی تردید «ایرج طهماسب» و «حمید جبلی» از موفق ترین و ماندگارترین زوج های هنری ایران هستند که سال های سال است در کنار هم فعالیت می کنند. به قول خودشان از کودکی در کلاس های کانون پرورش فکری بازی کردند و آموختند و تجربه کردند. این آموخته ها را همراه با فرمول های ازلی و ابدی کمدی عامل موفقیت در کارهایشان می دانند. به هر حال این ترکیبی است که تا به امروز در جذب مخاطب به آنها کمک کرده و فیلم هایشان را در ردیف رکوردهای فروش سینمای ایران قرار داده است. به ندرت هم طی این سال ها مصاحبه ای کردند.

 

فیلمشناسی جبلی:

* کلاه قرمزی۸۸ (۱۳۸۸)

* رفیق بد (۱۳۸۶)

* زیر درخت هلو (۱۳۸۴)

* خواب سفید (۱۳۸۰)

* دختر شیرینی‌فروش (۱۳۸۰)

* مرد آفتابی (۱۳۷۴)

* کلاه قرمزی و پسرخاله (۱۳۷۳)

* مرد ناتمام (۱۳۷۱)

* مریم و می‌تیل (۱۳۷۱)

* یک مرد یک خرس (۱۳۷۱)

* دلشدگان (۱۳۷۰)

* دیگه چه خبر؟! (۱۳۷۰)

* قرق (۱۳۷۰)

* سایه خیال (۱۳۶۹)

* گربه آوازخوان (۱۳۶۹)

* ای ایران (۱۳۶۸)

* ریحانه (۱۳۶۸)

* مادر (۱۳۶۸)

* در مسیر تندباد (۱۳۶۷)

* ستاره و الماس (۱۳۶۷)

* تحفه‌ها (۱۳۶۶)

* شیرک (۱۳۶۶)

* شیر سنگی (۱۳۶۵)

* جاده‌های سرد (۱۳۶۴)

* خط پایان(۱۳۶۴)

* مردی که موش شد (۱۳۶۴)

کارگردان

* خواب سفید (۱۳۸۰)

* پسر مریم (۱۳۷۷)

نویسنده

* زیر درخت هلو (۱۳۸۴)

* کلاه قرمزی و سروناز (۱۳۸۱)

* خواب سفید (۱۳۸۰)

* یکی بود یکی نبود (۱۳۷۹)

* پسر مریم (۱۳۷۷)

* تعطیلات تابستانی (۱۳۷۴)

* کلاه قرمزی و پسرخاله (۱۳۷۳)

برنامه های تلویزیونی

* کلاه قرمزی۸۸،(صدای عروسک) (۱۳۸۸)

* کلاه قرمزی و سروناز،(صدای عروسک، خواننده تیتراژ) (۱۳۸۱)

* کلاه قرمزی و پسرخاله،(صدای عروسک) (۱۳۷۳)

* برنامهٔ کلاه قرمزی،(صدای عروسک)

 
 
 
 
جدیدترین مطالب سایت