آشپزی را با ملیکا شریفی نیا تجربه کنید

آشپزی را با ملیکا شریفی نیا تجربه کنید

بادنجان یکی از خوراک هایی است که بسیاری از ما ایرانیان به آن علاقه داریم و در بسیاری از غذاها از آن استفاده می کنیم.

 ملیکا شریفی نیا هم مانند اغلب ما ایرانی ها عاشق بادنجان و غذاهایی است که با این ماده غذایی پخته می شوند. به نظرشریفی نیا بادنجان، خوشمزه ترین ماده غذایی دنیاست و مزه آن در میان صیفی جات خاص و بی نظیر است. این بازیگر جوان عاشق پختن غذاهای متنوع با بادنجان است و از دوستان و مهمانانش با غذاهایی که با بادنجان طبخ می شوند پذیرایی می کند. در این گفت وگو میزبان ملیکا شریفی نیا شدیم و با او درباره عادات غذایی اش، علاقه اش به آشپزی، انواع رژیم هایی که تابه حال امتحان کرده و. . . گپ زدیم.

 

آشپزی را با ملیکا شریفی نیا تجربه کنید

آشپزی به سبک ملیکا شریفی نیا

 

 بادنجان خاص است
بادنجان، لذیذترین ماده غذایی در بین صیفی جات است و مزه خاص و جالبی دارد؛ مزه ای بین گوشت و گیاه. طعمی که شبیه هیچ ماده غذایی دیگر نیست. به نظرم بادنجان هویت مستقلی دارد چون مزه اش واقعا قابل قیاس با هیچ مزه دیگری نیست. بادنجان مزه ای بین شیرینی یک گیاه، تندی و بافتی گوشت مانند دارد که این ماده غذایی را بسیار متفاوت می کند.

بادنجان یک ماده غذایی کامل است و می توان از آن به جای گوشت ها در خورش ها استفاده کرد. بعضی ها بادنجان را در کنار غذا استفاده می کنند اما به نظر من می تواند پایه اصلی بسیاری از غذاها و خورش ها باشد. بادنجان برای من محبوب ترین ماده غذایی است و در بسیاری از غذاها از نوع سرخ شده و کباب شده اش استفاده می کنم.

من کارهای آشپزی ام را معمولا زمان مصاحبت با دوستانم انجام می دهم چون وقتی تنها در خانه باشم خیلی حوصله ماندن در آشپزخانه را ندارم و جذابترین بخش پخت بادنجان همزمان سرخ کردن آن است که کلی از بادنجان های سرخ شده را همان زمان همراه دوستانم می خوریم (می خندد). البته خوردن بادنجان تازه سرخ شده را توصیه نمی کنم چون خیلی چرب است و خودم هم با اینکه خیلی دوست دارم اما سعی می کنم معمولا بادنجان های سرخ شده را کنار غذا و پس از گرفتن روغن اضافه شان بخورم.

 

 غذاهای ایرانی را خوب می پزم
خوشبختانه دوستان و خانواده ام خیلی دستپختم را دوست دارند و به نظرشان آشپز ماهری هستم. من آشپزی را از مادرم و البته مهراوه یاد گرفته ام و هنوز هم اگر بخواهم غذایی جدید بپزم، ابتدا با مادرم یا مهراوه مشورت می کنم. دستپخت مامان معرکه است و ته چین مرغ و بادنجان و هر غذایی که فکرش را بکنید، لذیذ می پزد و همه دوستانم برای خوردن ته چین های ایشان سر و دست می شکنند (می خندد).

من معمولا برای پذیرایی از خانواده و دوستانم مرغ و بادنجان، لوبیا پلو و قورمه سبزی می پزم. من قورمه سبزی را اصلا دوست ندارم اما چون مهراوه خیلی این غذا را دوست دارد و اصولا ایرانی ها عاشق این غذا هستند، من هم سعی کرده ام نوع پخت خوب آن را یاد بگیرم و برای مهمان هایم بپزم. سعی می کنم قورمه سبزی را خیلی خوش مزه بپزم تا بتوانم خودم هم در کنار مهمان هایم این غذا را بخورم (می خندد).

مهراوه و بابا از طرفدارهای قورمه سبزی های من هستند و بابا همیشه می گوید «قورمه سبزی هایت مزه قورمه سبزی مامان بزرگ هارو میده».

من اهل پختن غذاهایی مثل باقالی پلو با گوشت و آلبالوپلو و فسنجان نیستم و غذاهای اصلی ام در مهمانی ها همان سه غذایی است که گفتم و دوستان و خانواده ام عاشق این سه غذای من هستند و مرتب می پرسند که «کی مرغ و بادنجان می پزی، بیاییم خانه ات؟» دوستانم حتی وقتی می خواهند با من به شوخی شرط بندی کنند سر لوبیاپلو یا مرغ و بادنجان شرط می بندند. (می خندد)

 

 ادویه زیاد ممنوع
من در غذاهایم از ادویه های مختلف به تعداد و میزان زیاد استفاده نمی کنم چون معتقدم ادویه زیاد طعم اصلی غذا را می گیرد و مزه اش دیگر اصیل نیست. دیده ام بعضی ها هر چه ادویه در منزل دارند در غذا می ریزند و مزه و بوی این ادویه ها با هم مخلوط می شوند و همه غذاهای شان تقریبا یک عطر و طعم دارند، ولی من برای هر غذا، ادویه مشخصی دارم و سعی می کنم از این ادویه ها به حد لازم و نه بیشتر استفاده کنم.

من از ادویه های مخلوط استفاده نمی کنم چون نمی دانم چه نوع ادویه هایی در آنها استفاده شده، کلا سعی می کنم برای هر غذا ادویه خاص آن را استفاده می کنم. از اینکه مزه رب یا ادویه در غذاهایم غالب شوند خوشم نمی آید چون همیشه سعی می کنم از بهترین مواد غذایی سالم و تازه استفاده کنم و حیفم می آید با ادویه جات، مزه خوب شان را محو کنم.

 

آشپزی را با ملیکا شریفی نیا تجربه کنید

آشپزی با ملیکا شریفی نیا

 

 در باغچه خانه ام سبزی می کارم
مدت ها پیش غذاهای فست فودی می خوردم و الان هم متاسفانه این غذاها از برنامه تغذیه ام حذف نشده (می خندد). فکر می کنم خیلی اهل تغذیه سالم نیستم و تا همین چند سال پیش حتی سالاد و میوه هم کم می خوردم اما مدتی است در باغچه خانه ام سبزی، خیار و گوجه پرورش می دهم و همین موضوع انگیزه ای شده تا از گیاهانی که خودم پرورش می دهم استفاده کنم.

چند وقتی است با سالاد آشتی کرده ام و زیاد سالاد درست می کنم و حتی گاهی از سالاد به عنوان غذای اصلی ام استفاده می کنم. در سالادهایم فیله مرغ تکه تکه شده می ریزم و چاشنی سالادهایم هم معمولا سرکه و روغن زیتون است. قبلا اصلا اسفناج نمی خوردم اما الان اسفناج جزو برنامه غذایی ام شده و حتی خورش آلواسفناج می پزم. در کل سعی می کنم برنامه غذایی ناسالمم را بااستفاده از سالاد و میوه کمی تعدیل کنم (می خندد).

 

ورزش فقط شنا
دوست مادرم مربی شنا بود و مرا از بچگی با خودش به استخر می برد و من این ورزش را به صورت خودجوش یاد گرفتم (می خندد). در استخر به حرکات مربیان و شناگران ماهر نگاه می کردم و سعی می کردم از آنها تقلید کنم، ترسی از آب نداشتم به همین خاطر به سرعت انواع شنا را آموختم.

من کلا خیلی اهل ورزش نیستم اما شنا تنها ورزشی است که مرا به خودش جذب کرد. تا 17سالگی این ورزش را به صورت حرفه ای ادامه دادم و تا مرحله مربیگری و نجات غریقی پیش رفتم. در حال حاضر هم شنا، ورزش اصلی من است و حتی مسابقات شنا را در المپیک دنبال می کنم. به تازگی رقص در آب هم به مسابقات المپیک اضافه شده که مشتاقانه دنبال می کنم و به نظرم ورزش بسیار زیبا، جذاب و البته سخت و سنگینی است.

ورزش های مختلفی را امتحان کرده ام اما عاشق شان نشدم. مدتی هم خیلی سفت و سخت باشگاه می رفتم اما به خاطر درگیری های شغلی نتوانستم ادامه دهم. ورزش اسکیت را به خاطر بازی در یک تئاتر یاد گرفتم اما متاسفانه فرصت نکردم ادامه دهم. دوچرخه سواری را هم در حد سرگرمی و تفریح با دوستانم انجام می دهم.

 فقط وقتی رژیم باشم کالری غذا ها را محاسبه  می کنم
من 6 ماه از سال رژیم هستم و شش ماه بیخیال آن می شوم (می خندد). کلا زندگی ام دو حالت دارد، یا در رژیم هستم و همه فکر و ذهنم به محاسبه میزان کالری غذاست یا رژیم نیستم و اصلا به این چیزها فکر نمی کنم. البته تحت هر شرایطی عذاب وجدان استفاده از کالری بالا را دارم اما اینطور نیستم که مرتب چرتکه بیندازم که چه میزان کالری در غذایم بوده، فقط ناراحت می شوم که «وای چقدر کالری داشت این غذایی که خوردم» (می خندد).

اما وقتی در دوره رژیم باشم واقعا سفت و سخت عمل می کنم. مثلا در دوره ای رژیم کانادایی گرفتم که خیلی رژیم سختی است و از هیچکدام از قوانینش هم تخطی نکردم به طوری که همه دوستانم تعجب کرده بودند. مثلا اگر قرار بود در روز صد کالری استفاده کنم به صد و یک کالری نمی رسید.

 

 بدون دسر هرگز
من عاشق دسر هستم. تیرامیسو، کرم کارامل و کرم بروله دسرهای محبوب من هستند؛ البته کرم بروله را در ایران هنوز پیدا نکرده ام. من این دسر خوشمزه را در پاریس کشف کردم، کرم بروله معروف ترین دسر فرانسه است و در این کشور کلی طرفدار دارد. این دسر هم تقریبا مزه کرم کارامل دارد با این تفاوت که روی آن را با آتش کمی سرخ می کنند و رویه اش حسابی سفت، خوشمزه و شکری می شود و مواد داخلش هم اسفنجی است. دسری فوق العاده خوشمزه و لذیذ است و خدا رحم کرده که در تهران پیدا نمی شود (می خندد).

گاهی دسر ها را از خود غذا بیشتر دوست دارم و حتی حاضرم به جای غذا از آنها استفاده کنم. اهل بستنی، شکلات و کیک خامه ای نیستم ولی در عوض عاشق انواع کرم ها، موس ها و کیک های اسفنجی ساده و خانگی هستم. با اینکه خیلی دسر دوست دارم اما به جز ژله های آماده، دسر دیگری بلد نیستم درست کنم (می خندد).

 

چای، نوشیدنی محبوب من
چای، نوشیدنی اول و مورد علاقه من است و زیاد می نوشم. در کل اهل نوشیدنی های مصنوعی مثل شربت ها و آبمیوه های آماده نیستم و اگر قرار باشد از نوشیدنی استفاده کنم، نوشیدنی های سنتی مثل شربت بهار نارنج، عرق بیدمشک و عرق نعناع با شیرینی کم را ترجیح می دهم. بابا، مامان و مهراوه هم این نوع نوشیدنی را دوست دارند و از مهمان هایم با همین نوشیدنی ها پذیرایی می کنم. این نوشیدنی های سنتی و طبیعی علاوه بر خواص بالا، کم کالری هستند و ویژگی آرامش بخش بودن دارند.

 

آشپزی را با ملیکا شریفی نیا تجربه کنید

آشپزی با ملیکا شریفی نیا

 

 بادنجانی که حساسیت زا نیست
بابا خیلی مرغ و بادنجان مرا دوست داشت اما مدتی دچار آلرژی به بادنجان شد که ظاهرا یک نوع حساسیت شایع است و بعضی ها موقع خوردن بادنجان به آن دچار می شوند و دهان و زبان شان می سوزد. من مدتی تحقیق کردم تا اینکه بالاخره نوعی از بادنجان را پیدا کردم که بابا را اذیت نکند. این بادنجان دانه ندارد و همه بافت آن گوشت خود بادنجان است و طعم خیلی خوشمزه ای دارد. این نوع بادنجان فقط در سمنان رشد می کند اما در تهران هم می توانید آن را در بعضی مغازه های تره بار پیدا کنید.

اغلب کسانی که به بادنجان حساسیت دارند، می توانند این نوع آن را میل کنند و خوشبختانه بابا هم بعد از کلی وقت که بادنجان را از برنامه غذایی اش حذف کرده بود، توانست این نوع بادنجان را بخورد و کلی هم کیف کرد که باز هم می تواند مرغ و بادنجان های مرا بخورد (می خندد). اتفاقا هر بار این غذا را می پزم مقداری برای بابا کنار می گذارم تا با خودش ببرد و در منزل صرف کند و لذت ببرد.

یک بار هم که با دوستانش دسته جمعی غذا را خورده بودند همگی خوش شان آمده بود و تعریف کرده بودند و بابا هم گفته بود «غذای لذیذی که نوش جان کردید دستپخت ملیکا بود» و همه کلی تعجب کرده بودند (می خندد).

 

بابای خوش خوراک من
بابا آشپز بسیار ماهری است و علاوه بر آن خیلی هم خوش خوراک است؛ به همین خاطر اگر در مورد غذاهایم نظر بدهد، می دانم از طرف کسی است که خودش اصول غذا پختن را خوب بلد است و برایم بسیار باارزش است. مثلا اگر از غذایم تعریف کند، می دانم این تعریف به خاطر رابطه پدر و دختری نیست و واقعا غذا خوب بوده چون اگر ایرادی در غذاهایم ببیند، مطرح می کند تا آن را رفع کنم.

 

استیک تن ماهی خوشمزه

آموزش طرز تهیه پاته مرغ و قارچ

آموزش طرز تهیه ماهى و سبزيجات در فر

جدیدترین مطالب سایت