زندگی زناشویی در یک هفته (طنز)

زندگی زناشویی در یک هفته (طنز)

شنبه

مرد : امروز ناهار چي داريم؟

زن : ببين ، امروز قراره من و زری با هم بريم «فال قهوه روسي يخ زده» بگيريم. ميگيند خيلي جالبه ، همه چي رو درست ميگه . به خواهر شوهرزری گفته «شوهرت برات يه انگشتر بزرگ ميخره » خيلي جالبه نه ؟ سر راه يه چيزی از بيرون بگير بيا

 

يکشنبه
مرد : عزيزم ، امروز ناهار چي داريم؟
زن : ببين ، امروز قراره من و زری بريم برای کلاسهای «روش خوداتکايي بر اعتماد به نفس» ثبت نام کنيم . هم خيلي جالبه ، هم اثرات خوبي در زندگي زناشوئي داره . تا برگردم دير شده . سر راه يه چيزی از بيرون بگير و بيا

 

دوشنبه
مرد : عزيزم ، امروز ناهار چي داريم؟
زن : ببين امروز قراره من و زری با هم بريم «شو»ی «ظروف عتيقه» . ميگن خيلي جالبه، ممکنه طول بکشه، سر راه يه چيزی از بيرون بگير و بيار

 

سه شنبه
مرد : عزيزم ، امروز ناهار چي داريم؟
زن : ببين امروز قراره من و زری با هم بريم برای لباس مامانم که برای عروسي خواهر زری ميخواد بدوزه دگمه انتخاب کنيم . تو که مي دوني فاميل مامانم اينا (!) چه قدر روی دگمه لباس حساس هستند . ممکنه طول بکشه . سر راه يه چيزی از بيرون بگير بيا

 

چهارشنبه
مرد : عزيزم ، امروز ناهار چي داريم؟
زن : ببين ، امروز قراره من و زری بريم برای کلاس «بدنسازی» و «آموزش ترومپت» ثبت نام کنيم . همسايه زری رفته ، ميگه خيلي جالبه . ترمپت هم ميگند خيلي کلاس داره ، مگه نه؟ ممکنه طول بکشه چون جلسه اوله ، سر راه يه چيزی از بيرون بگير و بيار

 

پنجشنبه
مرد : عزيزم ، امروز ناهار چي داريم؟
زن : ببين ، امروز قراره من و زری بريم با هم خونه همسايه خاله زری که تازه از کانادا اومده . ميخوايم شرايط اقامت را ازش بپرسيم ، من واقعا” از اين زندگي خسته شدم . چيه همه ش مثل کلفتها کنج خونه ! به هر حال چون ممکنه طول بکشه ، سر راه يه چيزی از بيرون بگير و بيا

 

جمعه
مرد : عزيزم ، امروز ناهار چي داريم؟
زن : ببينم ، تو واقعا” خجالت نمي کشي؟ يعني من يه روز تعطيل هم حق استراحت ندارم ، واقعا” نمي دونم به شما مردهای ايراني چي بايد گفت؟ نه واقعا” اين خيلي توقع بزرگيه که انتظار داشته باشم فقط هفته ای يه بار شوهرم من رو برای ناهار ببره بيرون ؟

 

 

تهیه و تنظیم : بخش سرگرمی تالاب

 

جدیدترین مطالب سایت