وقتی نزدیک به عید و سال نو میشویم خیلی چیز ها تغییر میکند جدا از هیاهوی خانه تکانی و خرید نکات ریز اجتماعی باعث افکار طنز روی جامعه شده که طنز پردازان از آن استفاده و اشعار جالبی درباره عید و نوروز و هفت سین سرودند که آنها را در سایت تالاب گرد آوری کردیم
خانمــی با همســــــرش گفــت اینچنیـــــن :
کای وجــــــودت مــــایه ی فخـــــر زمیــــــن !
ای که هستـــی همســـری بس ایــــده آل !
خواهشــــی دارم .. مکُــــن قال و مقـــــال !
هفــــت سیـــــن تازه ای خواهــــــم ز تـــــو
غیـــــــر خرج عیـــــد و … غیــــر از رختِ نو
“سین” یک ، سیّاره ای ، نامــــش پـــــراید
تا برانـــــــــم مثـــــــل بـــــرق و مثــــــل باد
“سین” دوم ، سینــــه ریـــــزی پُر نگیـــــــن
تا پَــــرَد هــــوش از سر عمّـــــه شهیــــن !
“سین” سوم ، یک سفـــــر سوی فـــــرنگ
دیـــــــــدن نادیــــــــده هـــــــای رنـگ رنـگ
“سین” چارم ، ساعتی شیـــــک و قشنگ
تا که گویـــــم هست سوغـــات فرنــــــگ !
“سین” پنجـم ، سمــــع دستـــورات مــن !
تا ببالــــــم مـــــن به خــود ، در انجمــــن !
آنگه ، آن بانـــــو ، کمـــــــی اندیشــــه کرد
رندی و دوز و کلَـــــــــک را پیشــــــــه کرد !
گفــــــت با ناز و کرشمـــــه ، آن عیـــــال !!
من دو “سین” کم دارم ، ای نیکـو خصال !
گفت شویش : من کنــــــــــون یاری کنم
با عیال خویـــــــــش ، همکـــــاری کنم !!
“سین” ششم ، سنگ قبـــری بهر من !
تا ز من عبـــــــرت بگیرد مـــــــــرد و زن !
“سین” هفتم ، سوره ی الحمد خوان …
بعد مرگــــــم ، بَهر شــــوی بی زبان !!!
هفت سین رشته های مختلف تحصیلی
سفال
سیمان
سقف کاذب
سنگ
سایت پلان
سکشن
ستون
هفت سین فقط عمرانیش…
پیشاپیش نوروز بر بچه های عمران مبارک
هفت سین نوروز
سیم خاردار
سیمینوف
سنگر
سر نیزه
سان
سلسله مراتب
سپاس جناب!
اینم از هفت سین سربازها…
پیشاپیش نوروز بر همه سربازان مبارک
هفت سین نوروز
smiling =خندان
soft heart = خوش قلبی
seemly = شایسته
stunning = بسیار خوب
so lovely = بسیار دوست داشتنی
sonsy = خوشبخت
successful = موفقیت آمیز
اینم هفت سین بچه های مترجمی زبان، سال نو مبارک!
هفت سین نوروز
سفته
سوء قصد
سرقت
سوگند
سیاست
سند
سبب اقوا از مباشر
اینم
هفت سین حقوقی ها ،سال نو پیشاپیش مبارک
هفت سین نوروز
سی
سی پلاس پلاس
سی شارپ
ساختمان داده
ساختمان گسسته
سیستم عامل
سیستم های خبره
اینم هفت سین برو بچ کامپیوتری … عید نوروز همه مهندسای عزیز مبارک
هفت سین نوروز
سرمایه گذاری
سیمپلکس
سطوح مدیریت
سازمان
سلسله مراتب
سوبسید
سیستم مدیریت
اینم از هفت سین بچه های مدیریت
عید همگی مبارک
هفت سین نوروز
سوسک
ساس
سوسمار
سگ
سار
سمندر
سن.
این هم یه هفت سین حیونی.
سال اسب مبارک
هفت سین نوروز
سیلندر
سوپاپ
سلونوئید
سیکل استرلینگ
سنسور
سوپر شارژ
سرسیلندر
اینم از هفت سین بچه های بامعرفت مکانیک..
عیدتون مبارک !!
نفس باد صبا آفت جان خواهد شد
عید می آید و اجناس گران خواهد شد
قیمت میوه و شیرینی و آجیل و لباس
باز سرویس گر فک و دهان خواهد شد
همسرم چند ورق لیست به من خواهد داد
و سرا پای وجودم نگران خواهد شد
می زنم ساز مخالف دو سه روزی اما
عاقبت هرچه که او گفت همان خواهد شد
می رسد مرحله ی سخت و نفس گیر خرید
نوبت گند ترین کار جهان خواهد شد
کل عیدی و حقوقم به شبی خواهد رفت
بر سر جیب بغل ،فاتحه خوان باید شد
یک الف آدم و یک عائله آنهم پر خرج
وقت فرسودن اعصاب و روان خواهد شد
پول را با علف خرس یکی می دانند
فکر کردید که منطق سرشان خواهد شد
هانیه نعره بر آرد که ندارم مانتو
کامران از پی او تیز دوان خواهد شد
که پدر کفش و کت و پیرهنی می خواهم
بعد از او نسترنم مرثیه خوان خواهد شد
سام هم لنگه ی جوراب به پا می گوید
شستم از پنجه اش امسال عیان خواهد شد
قیمت پسته به قلب من ِآسیب پذیر
باز هم وای که آسیب رسان خواهد شد
زیر بازارچه با قیمت ماهی یا گوشت
آسمان دور سرم پُر دَوَران خواهد شد
مغز گردو شده مانند طلا مثقالی
مغزم از قیمت آن سوت کشان خواهد شد
کمرم گشت که در خانه تکانی سرویس
حالیا نوبت این فک و دهان خواهد شد
عجب رسمیه رسم زمونه
خونه مون عیدا پر مهمونه
می رن مهمونا از اونا فقط
آشغالِ میوه به جا می مونه !
کجاست اون کیوی ؟ چی شد نارنگی ؟
کجا رفت اون موز ؟! خدا می دونه !
جعبه خالی ِ شیرینی هنوز
گوشه ی طاقچه پیش گلدونه
عطرش پیچیده تا آشپزخونه
شیرینیش کجاست ؟ خدا می دونه
می رن مهمونا از اونا فقط
جعبه ی خالی به جا می مونه !
از بس خونه رو به هم می ریزن
آدم مثل خر تو گِل می مونه
یکی نیست بگه خداوکیلی
جای پوست پسته توی قندونه ؟!
قند نصفه ی عموجون هنوز
خیس و لهیده ته فنجونه
حالا خداییش قندش مهم نیست
کنار اون قند نصف دندونه !
می رن مهمونا از اونا فقط
نصفه ی دندون به جا می مونه !
پسته ی خندون ، بادوم شیرین
فندق در باز ، مال مهمونه
« پرسید زیر لب یکی با حسرت » :
که از این آجیل، به غیر از تخمه،
واسه ما بعدها چی چی می مونه ؟
عید آمد و شد مشکلِ من بیشتر از پیش
ای وای از این مایهی بدبختی و تشویش
یک سو زده زن زیرِ بغل زانویِ ماتم
یک سو پسرم صاعقه درمیکند از خویش
این میوه و شیرینی و نقل و گز و آجیل
آن خواسته البسّهی نو از من درویش
این ایل و تبارش همه عازم به شمالند
آن می رود امسال رفیقش سفر کیش
پیوسته فقط زخم زبان میزندم این
آن میکشدم پیرهن و میکَنَدَم ریش
تا خرخره افتادهام انگار که در گِل
در چنته ندارم به خدا هیچ… کم و بیش…
ای عید، چه لوتی کُشیّ و بیرگ و نامرد
ای عید، چه بدذاتی و بدخواه و بداندیش
بسته شده بر روی من از لطف تو ششدر
هستی تو برای کسبه گرچه دو تا شیش
جز رنج برای ضعفا نیستی ای عید
ای نوش نزن اینهمه بر پیکر من نیش…
آرزوی پول
ای کاش که هر لحظه بهاری باشی
هر روز پر از امیدواری باشی
هر 365 روز امسال
سرگرم شمردن هزاری باشی !
خانه تکانی عید نوروز
من نام کسی نخوانده ام ّالا تو
با هیچ کسی نمانده ام ّالا تو
عید آمد و من خانه تکانی کردم
از دل همه را تکانده ام ّالا تو
سال جدید
در حیرتم از این همه تعجیل شما
از این همه حرف و طول و تفصیل شما
ما خیر ندیده ایم از سال قدیم
این سال جدید نیز تحویل شما
گله از معلم
به ما از بس که مشق عید دادی
تمام عیدمان شد غیرعادی !
به این تکلیف ها باید بگویی
« سفیرغم » به جای « پیک شادی ! »
عیدیات !
در سال جدید هر که چون ما باشد
بی مرغ و برنج و بی مربا باشد
دشمن مگر آشی بپزد بهرم که ،
رویش دو وجب روغن اعلا باشد !
طلب کاران در سال جدید
از دست طلبکار فراوان هرگز
آسوده نبوده ایم یاران ! هرگز
لطفا شب عید زنگمان را نزنید
در باز نمی کنم به قرآن ! هرگز