شعر زیبای پرویز پرستویی در وصف مادرش

مجموعه : اخبار چهره ها
شعر زیبای پرویز پرستویی در وصف مادرش

پرویز پرستویی (زادهٔ ۲ تیر ۱۳۳۴ در روستای چارلی، کبودرآهنگ)، بازیگر و گوینده صاحب‌نام ایرانی سینما، تئاتر و تلویزیون است. او موفق به دریافت نشان درجه یک گواهی‌نامه هنری گردیده است. پرویز پرستویی برنده چهار سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد است. وی متأهل و دارای دو فرزند است.

 

زندگی

پرویز پرستویی با اصالتی آذری در همدان متولد شد. پدر وی کشاورز بود و زمانی که وی ۳ ساله بود به تهران مهاجرت کرد. دوران کودکی و نوجوانی را در یک خانه اجاره‌ای کوچک در محله دروازه غار سپری کرد. او در مدرسه صادقیه اسلامی در کوچه گمرک تحصیلات ابتدایی خود را به پایان رساند.

 

پرستویی با پس انداز کردن یازده هزار تومان خانه‌ای در حوالی ترمینال جنوب خرید. مدتی به ورزش علاقه نشان داد و دروازه بان تیم کارگران بود. پس از این زمان به مرکز رفاه نازی‌آباد رفت و شروع به آموختن تاتر کرد.

 

پرویز پرستویی در سال ۱۳۶۰ و زمانی که ۲۶ سال سن داشت به عنوان منشی در دادگستری تهران مشغول به کار شد، امّا پس از مدتی به خاطر ناهمخوانی این شغل با روحیاتش به اداره تاتر رفت و تا پایان در آنجا مشغول به کار شد

 

شعر زیبای پرویز پرستویی در وصف مادرش

 

مادر

مهربان مادر من
ای من از مهر تو، در جامه گرم
ای من از لطف تو، در بستر ناز
هرگز از دیده مرا دور مساز.

ای مرا مظهر ایمان و غرور
ای نگاه تو پر از گرمی و نور
ای صدای تو مرا روحنواز
هرگز از دیده مرا دور مساز.

نازنین مادر من
من به گلزار وجود
چون گلی تشنه باران محبت هستم
هرگز ای ابر پر از رحمت و عشق
نو گل تشنه خود را، مبر از خاطر پاک
ای درِ گلشنِ قلب من، بر روی تو باز
هرگز از دیده مرا دور مساز.

بی تو دنیای من از نور محبت خالیست
بی تو لبهای من از خنده تهی خواهد ماند
بی تو من برگ خزانم، همه افسرده و زرد
بی تو چون ماهی بی آب جهانم تاریک؛
بی تو راهم باریک
من اگر شادم و با همنفسان در تک و تاز
هرگز از دیده مرا دور مساز.

من اگر قهقهه سر می دهم از شادی دل
من اگر سر به فلک می زنم از بخت بلند
همه از داشتن مادر خوبی چون توست
ای پرستار تن کوچک من از آغاز
هرگز از دیده مرا دور مساز.

مادر، از نغمه لالائی تو
می رسد بانگ ملائک بر گوش
از صدای سخن عشق تو، عالم مدهوش
قَسَمت می دهم، ای از همه دنیا بهتر
به همان شیر محبت که مرا نوشاندی
به همان نغمه لالائی شبهای دراز
هرگز از دیده مرا دور مساز.

نازنین مادر من
می ستایم به همه عمر تو را
می پرستم به تمامی وجود,
پیش پای تو، می افتم به سجود
ای بخاک تو مرا روی نیاز
هرگز از دیده مرا دور مساز.

سینه پاک و دل کوچک من
همه، از مهر رُخَت لبریز است
با تو، پائیز برایم چو بهار
و بهارم، بی تو
سرد و غمناک تر از پائیز است.
مادر از بهر خدا
دیگر بیمار مشو
که دل کوچک من می لرزد؛
بی تو، من هیچم، هیچ
همه هستیَم از هستی توست
ای دل و جان مرا محرم راز
هرگز از دیده مرا دور مساز.

شیر پاک تو هنوز
در رگ و ریشه جانم جاریست
و به پاکی تو و شیر تو سوگند که من
تا که خون تو به رگهایم هست
از تو، ای چشمه جوشان امید
بر نمی دارم دست.
قَسَمت می دهم، ای از همه دنیا بهتر
به همان نغمه لالائی شبهای دراز
هرگز از دیده مرا دور مساز،
هرگز از دیده مرا دور مساز.

صفحه اجتماعی پرویز پرستویی

 

مطالب مرتبط :

بیوگرافی پرویز پرستویی

پرویز پرستویی 41 سال پی

گریم دیدنی پرویز پرستویی در بادیگارد

عکس های جدید پرویز پرستویی

جدیدترین مطالب سایت