خب، این چه اشکالی دارد؟ ( روانشناسی کودک )

خب، این چه اشکالی دارد؟ ( روانشناسی کودک )

خب، این چه اشکالی دارد؟

 

– والدینی هم هستند که این اطلاعات را ندارند و می‌گویند ما که از این شیوه‌ها بلد نیستیم، خوب، بچه خودش بزرگ می‌شود و یواش یواش چشم و گوشش باز می‌شود. این چه اشکالی دارد؟ سؤال من این است که آموزش ندادن مسائل جنسی به بچه‌ها چه عوارضی دارد؟

 

*اگر آموزش‌های لازم در سن مناسب به فرزندان داده نشود، ممکن است آنها در سن بالا از منابع دیگر این اطلاعات را به شکل نادرست و بی‌حد و حصر به دست بیاورند. در یک تحقیق که انجام داده‌ایم از نوجوانان اول دبیرستان پرسیدیم اطلاعات جنسی را از کجا به دست می‌آورید.

 

در پاسخ 44 درصد دوستان، 20 درصد کتاب، 13 درصد والدین، 11درصد معلم‌ها و 9 درصد رسانه‌های مختلف مانند ماهواره و اینترنت را منبع کسب اطلاعات جنسی معرفی کردند.

 

– خب، این چه اشکالی دارد؟

*این آمارها نشان می‌دهد والدین، مدارس و معلم‌ها نتوانسته‌اند نقش خود را به خوبی انجام دهند. فراموش نکنید که کسب اطلاع از دوستان، به ویژه اگر این دوستان اختلاف سنی داشته باشند، خیلی خطرناک و نامناسب است.

 

ممکن است با تجربه کردن علائم بلوغ که اطلاعی از آن ندارند، دچار سردرگمی و افسردگی شوند، حتی موارد کمی این حالت منجر به خودکشی شده‌ است. نتیجه ی یک تحقیق هم نشان داده 36 درصد دختران و 11درصد پسران بعد از وقوع بلوغ شان شوکه شده و به شدت دچار سردرگمی می‌شوند.

 

– بعضی خانواده‌ها تصور می‌کنند آموزش مسایل جنسی به فرزندان باعث می‌شود آنها، به اصطلاح، چشم و گوش‌شان باز شود. یا این که اگر پدر و مادر درباره ی این مسائل با فرزندان‌شان حرف بزنند، حرمت بین آنها شکسته می‌شود. نظر شما چیست؟

 

* من هم موافقم که موضوع، موضوع بسیار حساس و ظریفی است. اما معتقدم اگر در ارائه ی آموزش‌های جنسی به فرزندان عفت کلام را رعایت کنیم و حرمت‌ها را حفظ کنیم و اطلاعات را به شکل غیرمستقیم ارائه دهیم، این مشکل پیش نمی‌آید. در بحث آموزش‌های جنسی رعایت عفت و حیا خیلی مهم است.

 

میزانی از شرم و حیا لازم است اما نباید مانع از این شود که ما اطلاعات جنسی به فرزندانمان بدهیم. باید توجه داشت در طرح مسایل جنسی از به کارگیری کلمات سبک و زشت پرهیز کنیم. زیاده‌گویی نکنیم و به حواشی نپردازیم.

 

– این طور که می‌گویید وظیفه ی پدر و مادرها دراین باره خیلی زیاد می‌شود. واقعاً می‌توان انتظار داشت که والدین بتوانند این همه وقت بگذارند و بار آموزش همه ی مسائل را خودشان بکشند؟

 

* البته یکی از وظایف مهم والدین در برابر فرزندشان، همین بحث آموزش و تربیت جنسی است. سخت است ولی به هر حال بار اصلی این وظیفه به عهده ی آنهاست. بعضی پدر و مادرها در تربیت جسمی ، تغذیه و سلامت جسم و تربیت اجتماعی و عقلانی فرزندشان خیلی دقت می‌کنند، اما تصور می‌کنند آموزش‌های جنسی وظیفه ی آنها نیست.

 

توجیه آنها هم این است که موضوع، موضوع سخت و حساسی است. اما از والدین که بگذریم، تربیت جنسی در درجه ی بعد وظیفه ی مدرسه، نظام آموزشی و جامعه هم هست.

 

– مدارس ما چقدر در این باره پشتیبانی شده‌اند؟ اصلاً برنامه‌ریزی‌ای برای این کار شده‌است؟ می‌دانند چه چیز را باید چطور آموزش دهند؟

 

* البته این برنامه‌ریزی‌ها هنوز انجام نشده، چون هنوز به اهمیت و ضرورت آموزش جنسی در مدارس پی نبرده‌ایم و این موضوعی است که کارشناسان گوناگون تربیتی باید دور هم بنشینند و هر چه سریع‌تر درباره ی آن تصمیم بگیرند و برنامه بریزند.

 

– غیر از مدرسه به جامعه هم اشاره کردید. منظورتان از آموزش از طریق جامعه دقیقاً چیست؟

 

* برخی موضوعات هست که اگر در جامعه رعایت شود، تربیت جنسی صحیح‌تر و سالم‌تر صورت می‌گیرد. مثلاً جلوگیری از روابط عنان گسیخته ی بین زن و مرد یا این که خانم‌ها زیورها و زینت‌هایشان را به دیگران نشان ندهند. یا مسئله ی هویت جنسی و این که معلوم شود فردی زن است یا مرد.

 

برخی مسائل هم هست که ظاهراً ربطی به مسائل جنسی ندارد، اما مطالعات نشان داده که به طور غیرمستقیم روی سلامت جنسی نوجوانان و جوانان تأثیر دارد، مثل ترویج ورزش همگانی، پرکردن اوقات فراغت، رفع بیکاری و مسائلی مانند اینها.

 

به طور کلی می‌توان گفت خانواده، مدرسه و جامعه نقش مکمل دارند و اگر یکی کارش را نادرست انجام دهد، دچار مشکل می‌شویم.

 

جدیدترین مطالب سایت