آیا همسرتان فردی منفی باف و بدبین است؟

آیا همسرتان فردی منفی باف و بدبین است؟

آیا همسرتان در کنار شما از مشکلات و مصائب زندگی حرف می‌زند در حالیکه در کنار دیگران، خودش را شخصی مثبت و امیدوار نشان می‌دهد؟

 

آیا او هر روز آه می‌کشد و امیدواری‌های ساده شما را مسخره می‌کند و از همه چیز انتقاد می‌کند؟

 

 

این نشانه‌های ساده به شما می‌گویند که او ذاتا فردی منفی باف است و در مورد همه چیز مثل کار، ازدواج، مردم، آینده و اساس زندگی نگرشی منفی دارد. شاید شما فکر کنید ازدواج و رابطه شما او را اینگونه کرده است اما واقعیت این است که همسرتان همیشه و در همه موارد اینگونه است و ممکن است به مرور زمــان منفی‌تر، منتقدتر و عصبانی‌تر شود.

 

 

معاشرت و زندگی با کسی که نگرشی منفی به زندگی دارد بسیار سخت است. بارها برایتان اتفاق می‌افتد که به جدایی فکر کنید زیرا همسرتان دائما به همه چیز سوء ظن دارد و بدبین است.

 

 

او همه تصمیمات و پیشنهاداتتان را اشتباه می‌داند و به همه حرکت‌ها و تلاش‌های مثبت‌تان بدبین است. اگر به او پیشنهاد بدهید تا به یک پیک نیک بروید او با گله و شکایت پاسخ می‌دهد و از بدی هوا، شلوغی خیابان ها، حشرات مزاحم و باران ناگهانی خواهد گفت.

 

هر پیشنهاد شما با دلایل ظاهرا منطقی همسرتان رد می‌شود و اگر تصمیمی را عملی کنید او در تمام مدت منتظر است خطایی رخ بدهد تا به شما ثابت کند که او خودش از اول می‌دانسته این پروژه شکست خواهد خورد.

 

رفتن به رستوران«خیلی گران است»، رفتن به مهمانی دوستانه «خیلی کسل کننده»، تماشای فیلم «خیلی بی فایده»، رفتن به تعطیلات «بهانه‌های کاری»، خریدن هدیه برای دوست و فامیل «خساست» و سر زدن به خانواده‌ها «خوشم نمی‌آید». رئیس «آدم احمق»، کار «علافی» و زندگی «بی ارزش و سگی».

 

در جوانی و سال‌های اول ازدواج می‌توان جلوی این بیماری مسری ایستاد. حتما شما هم تلاش‌های زیادی برای تغییر همسرتان انجام داده اید اما بی نتیجه مانده اند. شاید هم راهتان را تغییر داده اید و سبک زندگیتان را از همسرتان جدا کرده اید. اما هر چه سال‌های بیشتری می‌گذرند اوضاع بدتر می‌شود.

 

به ویژه در سال‌های بازنشستگی و در دوران پیری. شما تا کجا می‌توانید این رفتار را نادیده بگیرید و یا از تاثیرات آن دور بمانید؟

 

8 گام برای غلبه بر منفی نگری

شرایط شما بسیار سخت و بسیاری اوقات غیر قابل تحمل است. اما این راهکارها به شما کمک می‌کنند تا به همسرتان کمک کنید این نگاه غلط را کنار بگذارد:

 

1 – با افرادی که شاد، امیدوار و اهل معاشرت هستند رفت و آمد کنید

 تعمدا رفت و آمدتان را با این افراد بیشتر کنید. تلاش کنید تا دوستان بیشتری پیدا کنید به ویژه زوج‌هایی که می‌توانند الگوی مناسبی برای همسرتان باشند و همسرتان را تحت تاثیر قرار می‌دهند.

کاملا مشخص است که چه کسانی در جمع‌های دوستانه و خانوادگی پا به پای همسرتان با بدبینی درباره کار، درآمد، تفریح، فرزندان، سیاست و اجتماع حرف می‌زنند. سعی کنید به مرور زمان این زوج‌ها یا دوستان را از زندگی‌تان دور کنید و راه را برای دوستان بهتر باز کنید.

 

2 – مطمئن شوید که در زندگی‌تان دوستان، فعالیت ها، عادت‌ها و علایقی وجود دارند که به اندازه کافی روحتان از آنها تغذیه می‌کند و به شما کمک می‌کنند تا شاد و امیدوار باشید

اگر چیزهایی در رابطه‌تان وجود دارند که زیاد خوشایند نیستند باید بتوانید آنها را حل کنید و یا خلاها را با جایگزین‌های مناسب پر کنید تا از لحاظ احساسی و روانی در تعادل قرار بگیرید. همسرتان را تشویق کنید تا کتاب‌های خوب بخواند، به موسیقی گوش کند و از آرزوها و فعالیت‌های دلخواهش صحبت کند.

 

3 – مراقب باشید روحیه و خلق و خویتان تحت تاثیر رفتار و گفتار همسرتان قرار نگیرد
آنقدر در این ارتباط وابسته نباشید که شرایط بد روحی اش، شما را هم به همان اندازه پریشان کند. اگر می‌خواهید همسرتان را تغییر بدهید نباید به همان شیوه عمل کنید و خلق و خویتان را شبیه او کنید.

 

مثلا شما نباید تمام روز افسردگی بگیرید چون همسرتان سر صبحانه درباره مشکلات و ناامیدی‌ها و ناکامی‌های زندگی حرف زده است. چون او به همه چیز نگاه غضب آلودی دارد نباید لذت یک روز خوب را از خودتان بگیرید. رفتار همسرتان نباید الگو و تعیین کننده شما باشد.

 

قدرت شخصی‌تان را فراموش نکنید. به جای اینکه تحت تاثیر نگرش منفی همسرتان قرار بگیرید، او را تحت تاثیر خـــــودتان قرار بدهید و شادی‌ها و امیدواری هایتان را بیشتر کنید.

 

اگر رفتار همسرتان مسری است خلق و خوی شما هم مسری است. مطمئن باشید که او هم نمی‌تواند مقاومت کند و واکنش‌های مثبت را نشانتان خواهد داد. فقط باید کمی صبور باشید.

 

4 – با همسرتان درباره چیزهایی که قدرشان را می‌دانید و شکرگزار هستید حرف بزنید و نشانش بدهید چه چیزهای ارزشمند کوچک و بزرگی وجود دارند
مثلا سر شام راجع به خواص سیر حرف بزنید و یا از تازگی سبزی و میوه یا سس خوشمزه بگویید.

 

به همسرتان بگویید که از داشتن همکار خوب لذت می‌برید و ویژگی هایش را یادآوری کنید. کمی لطیفه تعریف کنید. ممکن است او مسخره‌تان کند. این وضعیت خیلی سخت و ناراحت کننده است اما شما مجبورید به این روش ادامه بدهید هرچند گاهی واکنش‌های تند و یا تحقیر و آزاردهنده باشد.

 

اگر فرزندانتان هم با شما همراهی کنند اوضاع خیلی بهتر می‌شود. آنها می‌توانند به شما کمک کنند تا همسرتان را به سوی نگاه مثبت به زندگی سوق بدهید.

 

 

پس اگر از دیدن یک پرنده زیبا یا یک درخت سرسبز لذت می‌برید و احساس خوبی پیدا می‌کنید آن را به همسرتان هم انتقال بدهید. اگر از لطف دوستی بهره مند شده اید به همسرتان بگویید حتی اگر او به ظاهر تحت تاثیر قرار نگرفته باشدباز هم شما نیاز دارید که شکرگزار و قدردان لحظات خوب زندگی‌تان باشید و صدای این قدردانی را بشنوید. این کار به شما کمک می‌کند تا به این فکر کنید چه چیزهای خوبی در زندگی‌تان وجود دارند به جای اینکه به چیزهای بد توجه کنید.

 

5 – قضاوت نکنید
او را بخاطر رویکرد منفی‌اش به زندگی تحقیر نکنید. دلایل زیادی وجود دارند که باعث می‌شوند یک انسان نگرش منفی به زندگی پیدا کند.، او ممکن است این برداشت غلط از زندگی را از والدینش آموخته باشد، شاید تجربیات تلخی داشته است.

 

اعتماد به نفس کافی ندارد، افسرده است و یا شرایط اجتماعی و اقتصادی این وضعیت را فراهم کرده باشند. شاید دلایل امیدواری‌اش را گم کرده است و آسیب‌های روحی و عاطفی دیده است.

 

بعضی از افراد منفی باف گمان می‌کنند آنها بسیار واقع بین هستند زیرا جزئیات را می‌بینند و یا گاهی دیگران را احمق و خودشان را باهوش می‌دانند چون پوچ گرایی را فیلسوفانه و اندیشمندانه می‌پندارند.

 

در هر صورت نگرش منفی همسرتان در بسیاری از موارد خودخواسته و آگاهانه نیستند. پس هرگز سرکوفت نزنید. هرچند که او بارها شما را بخاطر خوش بینی‌ها و امیدواری هایتان احمق خوانده باشد.

 

 

6 – از نگرانی هایتان درباره این موضوع بگویید
بدون تحقیر، دعوا و درگیری و قضاوت با همسرتان درباره این مشکل حرف بزنید. به او بگویید که این رفتار چطور روی احساسات شخصی شما و رابطه دو نفره‌تان تاثیر گذاشته است و برای فرزندانتان تا چه اندازه مخرب است. شاید همسرتان اصلا نداند که نگرشی بیمارگونه و منفی دارد. شاید او افسرده باشد و نیاز به درمان با مشاوره و روانپزشکی داشته باشد. اجازه بدهید تا حرف بزند و در کنار شما خودش را واکاوی کند.

 

حتی اگر همسرتان عصبانی شد، شما باید آرامشتان را حفظ کنید و ژست تدافعی نگیرید. گفتگو را ادامه ندهید و پیشنهاد بدهید تا هر دو نفر به حرف‌هایی که زده شده است، فکر کنید. واکنش‌های مشابه معمولا اوضاع را بدتر می‌کند و او را برای ادامه رفتارش تحریک می‌کند.

 

7 – اگر بعد از صحبت کردن چیزی تغییر نکرد یک نامه بنویسید و از احساسات و نگرانی هایتان درباره واکنش‌های رفتاری این نگرش‌های منفی بگویید
برایش بنویسید که چقدر دوست دارید درباره خواسته‌ها و نیازها و احساساتتان با او صحبت کنید اما از واکنش‌ها و پاسخ‌های منفی‌اش می‌ترسید و حال بدی که دیدگاه‌های ناامیدانه همسرتان به شما می‌دهد را یادآوری کنید.

 

در نامه بگویید که چقدر برایش ارزش قایل هستید وعمیقا دوستش دارید. از او بخواهید که از مشاوره کمک بگیرد تا همچنان زندگی زناشویی‌تان پابرجا و استوار باقی بماند و هر دوی شما خوشحال و راضی باشید.

 

8 – اگر همسرتان نمی‌خواهد درباره مشکلش با شما یا با مشاور صحبت کند و مدام آن را انکار می‌کند می‌توانید خودتان به تنهایی به مشاوره بروید و درباره این وضعیت ناامید کننده کمک بخواهید

شما نیاز به حمایت و کمک دارید تا گام‌های بعدی برای برون رفت از این مشکل را تشخیص دهید. وقتی هر دری را می‌گشایید اما همسرتان آن را می‌بندد یا باید دست از تلاش بردارید و کنار بکشید و یا باید بیشتر تلاش کنید و انگیزه‌های تازه پیدا کنید تا بتوانید بازهم با همسرتان ارتباط برقرار کنید به او نزدیک شوید، با هم گفتگو کنید یا نامه‌های دیگر بنویسید.

 

 

حتی برای تصمیم گیری درباره ادامه زندگی یا جدایی نیز باید از یک مشاور راهنمایی بگیرید. مشاور می‌تواند به شما کمک کند تا موقعیتی که در آن قرار گرفته اید را بهتر بشناسید.

 

اگر زندگی زناشویی‌تان را دوست دارید و برای ادامه زندگی تلاش می‌کنید باید متعهد شوید که خودتان مثبت اندیش باشید و از واکنش‌های منفی همسرتان ناامید نشوید.

 

یادتان باشد اندیشه‌های مثبت می‌توانند با اندیشه‌های منفی مبارزه کنند و آنها را شکست بدهند هرچقدر تاریکی گسترده است شدت نور می‌تواند بر آن غلبه کند. در نقطه‌های نورانی بایستید و اجازه بدهید همسرتان نیز از این روشنایی بهره ببرد.

جدیدترین مطالب سایت